به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، کمتر از يک هفته ديگر به پايان دولت احمدينژاد مانده است، اما با اين حال هيچکس نميتواند تضمين کند که در اين يک هفته اتفاق خاصي نيافتد و دولت با يک اقدام جنجالي ديگر خبرساز نشود.
بيترديد اين هم از دولت احمدينژاد بر ميآيد که کماکان گوشها را تيز نگاه دارد و چشمها را منتظر که مبادا " خبر تازهاي در راه باشد" و مردم، از نمايندگان مجلس گرفته تا کاسب و بازاري و کارمند و دلالان ارز از آن بيخبر بمانند.
دولتي که علاوه بر پرکاري و تلاش قابل توجه، قطعا يکي از ويژگيهايش را نيز بايد "حاشيهسازي" دانست. حاشيههايي که بخشي از آنها تا مدتها از حافظه تاريخي مردم ايران پاک نخواهد شد و سالهاي سال دهان به دهان خواهند گشت.
اين ويژگي البته مختص دولت احمدينژاد نيست. هنوز هستند کساني که سالهاي "تعديل اقتصادي" دولت سازندگي را به ياد دارند. طرحي که با ايجاد تورم گسترده در برخي اقلام مصرفي و خوراکي مردم، اعتراض مردم را برانگيخت و منجر به اعتراضات مشهد و اسلامشهر شد و سرانجام نيز با دستور صريح مقام معظم رهبري متوقف شد.
در اين زمينه، اما جادهصاف کن حاشيهسازيهاي دولتي را بايد دولت اصلاحات دانست. دولتي که به تعبير خود خاتمي هر ? روز يک بحران را تجربه کرد و امروز پس از گذشت سالياني از آن روزها معلوم شده است که همه آن بحرانها در حقيقت "هر نه روز يک حاشيه" خودساخته بود که چه بسا ويرانکنندهتر و مخربتر از دولت احمدينژاد اتفاق ميافتاد.
لوايح دوقلو، جنجال قتلهاي زنجيرهاي، کوي دانشگاه همه و همه از مواردي بود که در دولت خاتمي اتفاق افتاد با اين فرق که حاشيههاي دولت احمدينژاد اگر حداقل سالها بعد مايه خنده مردم را فراهم آورد، حاشيههاي دولت اصلاحات هنوز هم بعد از سالها براي آنها که ديدهاند يادآور فضاي رعب و وحشت و استرس است.
مردم سال ?? نيز مثل اين روزها، هر صبح هنگام رفتن به محل کسب وکار، با نگراني دم دکه روزنامهفروشيها توقف ميکردند و تيتر روزنامهها را نگاهي گذرا ميانداختند تا مبادا "خبر تازهاي در راه باشد" و آنها بيخبر ماندهباشند. و همينطور بود که احمدينژاد بلافاصله پس از انتخابش نامهاي نوشت و تلويحا از رييس دولت هشتم خواست به همکارانش بگويد کمکم "غلاف" کنند.
و امروز که همکاران رييسجمهور منتخب از احمدينژاد همين را ميخواهند، اي کاش همه اين حاشيهسازي ها و عاقبتش را با خود مرور کرده باشند.
آنچه در پي ميآيد مرور پنج جنجال تاريخي هشتسال زمامداري احمدينژاد است که پيش از او سابقه نداشت و شايد تا سالها بعد نيز نتوان مشابهش را يافت.
?. "هاله نور"؛ چراغ اولي که احمدينژاد روشن کرد
هاله نور معروف احمدينژاد را شايد بتوان از نخستين حاشيهسازي هاي وي دانست.
حدود سه ماه از رياستجمهوري احمدينژاد ميگذرد. چند روزي است که رييسجمهور جوان ايران از اولين سفرش به سازمان ملل متحد در آمريکا برگشته است. او سفري به شهر قم ميکند تا با روحانيون و مراجع اين شهر ديداري داشته باشد و گزارشي از سفر خود را به آنان ارائه کند.
رئيسجمهور به دفتر آيتالله جوادي آملي ميرود، اما سخنان او نزد وي براي ماهها جنجالساز ميشود.
رييسجمهور در اين ديدار خطاب به آيتالله جوادي آملي ميگويد "من روز آخري که سخنراني کردم، تقريبا همه سران بودند. يکي از همان جمع به من گفت: «وقتي تو شروع کردي «بسما..» و «اللهم» را گفتي، من ديدم يک نوري آمد، تو را احاطه کرد و تو رفتي در يک حصن و حصاري... تا آخر»؛ ... فضا يک دفعه عوض شد و همه حدود بيستوهفت، هشت دقيقه تمام، اين سران مژه نزدند. اينکه ميگم مژه نزدند، غلو نميکنم. اغراق نيست، چون نگاه ميکردم، همه سران مبهوت مانده بودند. انگار يک دستي همه آنان را گرفته بود، آنجا نشانده بود..."
پاسخ آيتالله به اين سخنان احمدينژاد، شنيدني است. وي در اين جلسه خطاب به احمدينژاد ميگويد: "حتي فريب دادن حيوان هم در اسلام مذموم است، چه برسد به فريب دادن انسانها."
ماجراي هاله نور و حاشيههاي پيرامونش، آنقدر دامنهدار شد که چهار سال بعد به مناظرات انتخاباتي نيز کشيده شد. جالب آنکه علي رغم اينکه از اين جلسه فيلمبرداري شده بود و فيلم آن نيز در دسترس عموم بود، احمدي نژاد هر بار قاطع تر از قبل آن را تکذيب ميکرد. کار به آنجا رسيد که غلامحسين الهام، که خود نيز در جلسه حضور داشت، اعلام کرد که چنين چيزي نشنيده و هاله نور و مسائلي شبيه به اين ساختگي و حقه تصويري است.
اما دفتر آيتالله جوادي آملي، در بحبوحه رقابت انتخاباتي سال ?? صحت را تاييد کرد.
?. معاون اولي مشايي؛ حکم رهبري؛ اعتراض و برکناري وزرا و...
نخستين روزهاي انتخاب دوباره احمدينژاد براي رياستجمهوري دهم است. هيئت دولت به خراسان رضوي سفر کرده است که محمود احمدينژاد اسفنديار رحيم مشايي را براي هفتههاي پاياني عمر دولت نهم به عنوان معاون اول خود تعيين ميکند.
از قول مشايي ماجرا را اينگونه روايت کردهاند: "من در بيرون جلسه داشتم يکي از آقايان را که قرار بود مسئوليتي بگيرد و به قول خودمان يهکم ناز ميکرد توجيه ميکردم که اين کار، کار مهم و خوبي است، شما بپذير. اومدم تو ديدم مرا نگاه کردند و خنديدند و تبريک گفتند. گفتم چي شد؟ گفتند آقاي احمدينژاد در جلسه اعلام کرد شما معاون اول هستيد."
وي تاکيد ميکند که "احمدينژاد پيشتر موضوع را به من گفته بود".
اين انتخاب با مخالفتهاي فراواني در طيف مخالفان و حتي برخي از حاميان احمدينژاد روبرو شد. کم کم شايعه مخالفت رهبر انقلاب با اين انتصاب نيز دهان به دهان ميگشت و همين امر، دامنه مخالفتها را گستردهتر کرد.
روز سيام تير ماه بود که مجتبي رحماندوست که آن زمان مشاور رئيس جمهور بود ابلاغ نامه رهبري براي عزل مشايي به رئيس جمهور را تأييد کرد. و همين تاييد کافي بود که موضوع نامه مقام معظم رهبري به احمدينژاد براي لغو معاون اولي مشايي جديتر شود.
احمدينژاد همين روز در جمع خبرنگاران برکناري يا استعفاي مشايي را رد کرد. وي اشاره کرد که مشايي پيشتر معاون رئيسجمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي بوده است و معاوناول که «دستيار رئيس جمهور» است نسبت به رياست سازمان ميراث فرهنگي اختيارات کمتري دارد.
يک روز بعد محمدحسن ابوترابيفرد نايب رئيس اول مجلس از دستور معظم له براي برکناري مشايي خبر داد. آيتالله العظمي مکارم شيرازي از مراجع تقليد، تصدي معاون اولي وي را نامشروع اعلام کرد. آيتالله خاتمي نماينده مجلس خبرگان و امام جمعه تهران نيز برکناري مشايي را آزمون ولايتمداري احمدينژاد خواند.
با اين حال احمدينژاد و مشايي در روزهاي بعد بر تصميم خود پافشاري کردند. پس از خودداري احمدينژاد از اجراي دستور رهبري، روز يک مرداد اعتراضاتي در جلسه هيئت دولت نيز ايجاد شد و پس از آنکه احمدينژاد اداره جلسه را به مشايي سپرد، وزرا در اقدامي هماهنگ جلسه دولت را ترک کردند. دو تن از وزرايي که گفته ميشد جلسه را ترک کردهاند، چندي بعد برکنار شدند.
مصطفي رحماندوست که در آن روزها سمت مشاورت رييسجمهور را بر عهده داشت، ماجرا را اينگونه روايت ميکند:
"صبح چهارشنبه جلسه هيئت دولت به رياست رئيس جمهور تشکيل شد. قرار بود نيمه دوم جلسه با رياست معاون اول برگزار شود. مشايي هم که در جلسه اول در جاي معاون اول نشسته بود منتظر رياست بخش دوم جلسه بود. آقاي اژه اي وزير اطلاعات در پايان جلسه اول اعلام کردند من خبر دارم که اين نامه صادر شده و اين فرد نبايد معاون اول باشد.
در همين حين در فاصله بين دو جلسه هيئت دولت، اکثر اعضاي کابينه با هم در جلسه اي سرپايي تصميم گرفتند که بايد جلسه دولت را ترک کنند. مشايي در آن ساعت در دفتر معاون اول رئيس جمهور نشسته بود که اين دفتر نزديکترين مکان به دفتر جلسات هيئت دولت است. برخي افراد به وي خبر رساندند که در جلسه دوم شرکت نکن که اگر بيايي ممکن است برخي جلسه را ترک کنند و در آن روز جلسه تشکيل نشد."
سرانجام در روز جمعه ? مرداد ???? دفتر حفظ و نشر آثار علي خامنهاي، متن دستور رهبر ايران خطاب به احمدينژاد در مورد لزوم برکناري رحيم مشايي از سمت معاونت اول رئيس جمهور را منتشر کرد. اين نامه تاريخ ?? تيرماه را دارد و شش روز پيش از انتشار به احمدينژاد ابلاغ شده بود. اين در حالي است که احمدينژاد در ?? تير، يعني سه روز پس از صدور دستور خامنهاي، گفته بود که مشايي در سمت معاون اول رئيس جمهور به خدمات خود ادامه ميدهد. ساعاتي بعد از اعلام رسمي اين دستور، مجتبي ثمره هاشمي دستيار ارشد رئيسجمهور از قول مشايي گفت که او مطيع امر رهبر است و خود را معاون اول رئيسجمهور نميداند.
مشايي همان روز استعفا داد و فرداي آن روز احمدينژاد در نامهاي "با استناد به اصل ?? قانون اساسي"، انتصاب مشايي را لغو کرد.
?. خانهنشيني يازده روزه و ....
?? فرودين سال ?? است که خبر ميرسد حيدر مصلحي وزير اطلاعات استعفا داده است. استعفايي که مورد موافقت احمدينژاد قرار گرفته است.
در محافل سياسي کشور اينگونه شايع شده است که استعفاي وزير اطلاعات ايران با فشار احمدينژاد صورت گرفته و او مجبور به کنارهگيري شده است.
اين استعفا و موافقت رئيس جمهور با آن رسما مورد مخالفت رهبر معظم انقلاب قرار ميگيردو معظمله با حکم حکومتي، وزير اطلاعات را در مقام خود ابقا ميکند. خبر مخالفت مقام معظم رهبري با برکناري مصلحي در اقدامي بيسابقه از سوي خبرگزاري رسمي دولت يک «سناريو» عليه دولت محمود احمدينژاد توصيف ميشود و سرانجام با ?? ساعت تاخير حاضر ميشود که خبر را روي خط بفرستد.
مديران ايرنا در توجيه دليل تاخيرشان در تاييد خبر مخالفت رهبر جمهوري اسلامي با استعفاي حيدر مصلحي "بررسي کامل صحت وسقم" اين خبر را عنوان ميکنند.
برخي شنيدهها حاکي از آن است که در پي عزل يکي از معاونان وزارت اطلاعات از سوي مصلحي، محمود احمدينژاد با اين تصميم وزير خود مخالفت کرده و خواستار ابقاي معاون وي شده است و پافشاري مصلحي بر عزل وي در نهايت منجر به "عزل" خود وزير شده است.
هويت معاون مذکور زماني آشکار ميشود که روزنامه ايران خبر ميدهد: "حسين عبداللهي" يکي از معاونان وزارت اطلاعات و رئيس ستاد اين وزارتخانه از سمت خود کنار گذاشته شده است.
گفته ميشود وي از طرفداران پروپاقرص مشايي است. روزنامه ايران اما تاکيد ميکند که عبداللهي "از نيروهاي باتجربه و ديرپاي وزارت اطلاعات" و "يکي از طرفداران تفکر انقلابي و ارزشي رئيسجمهوري" است. برخي گزارشها حاکي از آن است که قرار بوده پروژهاي با محوريت حمايت از مشايي در انتخابات رياستجمهوري بعدي در اين وزارتخانه شکل بگيرد.
آنچه از مجموع اخبار آنروزها برميآيد، احمدينژاد ميکوشد تا به هر طريق ممکن نظر رهبري را تغيير دهد، اما حکم حکومتي رهبري صادر ميشود و مصلحي به وزارتخانه اطلاعات باز ميگردد.
مجموعه اين اتفاقها غيبت احمدينژاد از جلسات هيئت دولت و تعطيلي تمامي فعاليتها و برنامههايش براي ?? روز را درپي دارد.
آيت الله يزدي از جمله افرادي است که در جريان ?? روز خانه نشيني به ديدار محمود احمدي نژاد رفته است.
وي ديدار "خاص" خود با محمود احمدينژاد را اينگونه توصيف ميکند:
"براي رئيس جمهور توضيح دادم که سيستم حاکميت ولايت فقيه اين است که وقتي ولي امر حرفي را زد بايد خواند و عمل کرد. ... آقاي دکتر من واقعاً نگران هستم. شما خدمات زيادي به اين کشور داشته ايد و پرتلاش بوده و هستيد، نگرانم که ختم اين پرونده با رودررويي و درگيري با رهبري ختم شود. اين واقعا شايسته نيست و حيف خدمات شماست.
در اواخر صحبت هايمان بود که من گفتم: «خدا ميداند که من آمده ام براي رضاي خدا مشکلي حل شود و هيچ قصد و غرضي ندارم شما به من جواب بده. نگران هستم.» دائماً اين عبارت را تکرار کردم.
ايشان نهايتاً گفتند: «شما نگران نباشيد. من خودم با آقا صحبت ميکنم و موضوع را حل ميکنيم.» گفتم: «چگونه حل ميکني؟» گفت: "نهايتا منتهي ميشود به اينکه آقاي مصلحي استعفا ميکند و نفر ديگري مي آيد و بالاخره به شکلي کنار مي آييم" من واقعاً مايوس شده بودم از اين صحبت ها. زيرا مي ديدم به جايي نمي رسد. خداحافظي کردم و ايشان هم خيلي احترام گذاشتند. احساس کردم که هيچ تغييري در او ايجاد نشده است.
خانه نشيني يازده روزه احمدينژاد، ضربه سنگيني به جايگاه او در نزد هوادارانش وارد کرد و جايگاه سياسي او به حدي متزلزل شد که حتي زمزمههايي مبني بر طرح عدم کفايت سياسي وي نيز در مجلس مطرح شد.
?. "بگم،بگم" + فيلم در جلسه استيضاح
بهمن ماه سال ?? به نيمه رسيده است و جلسه علني مجلس با دستور کار استيضاح شيخالاسلام وزير کار در جريان است. نمايندگان مجلس البته به خود شيخ الاسلام انتقادي ندارند و به خاطر انتصاب مرتضوي از سوي وي – و البته به دستور و پافشاري احمدينژاد – دست به اين کار زدهاند.
احمدينژاد با چهرهاي برافروخته در رديف جلوي مجلس نشسته است و ناظر روند استيضاح است. نوبت به سخنان وي که ميرسد، جنجالي بزرگ رقم ميخورد. رئيسجمهور ايران در يک جلسه علني مجلس، يک نوار تصويري پخش ميکند که فاضل لاريجاني، برادر کوچک رئيس مجلس، در دفتر سعيد مرتضوي از او درخواست امتيازات و رانتهاي ويژه اقتصادي ميکند و بدين ترتيب اتهامات بيسابقهاي را متوجه برادران لاريجاني مينمايد.
اين اقدام احمدينژاد با واکنش شديد لاريجاني روبهرو ميشود و رييس مجلس در سخنان تندي، احمدي نژاد را متهم به طرح ريزي يک اقدام مافيايي عليه رييس قوه مقننه ميکند.
وي همچنين افشا ميکند که احمدينژاد صبح همان روز از طريق معاون پارلماني خود، لاريجاني را تهديد کرده که چنانچه استيضاح در دستور کار قرار بگيرد، وي فيلم مهمي را در مجلس پخش ميکند.
لاريجاني دفاع از خود را با حملات بيسابقهاي به احمدينژاد اينگونه به پايان ميبرد: "اگر من مثل شما، جلسهاي که اخوي شما آقاي داود احمدينژاد با من داشت و مطالب زيادي نسبت به اطرافيان شما و جريان انحرافي مطرح کرد، از ارتباط با منافقين، فساد مالي، ارتباط با خارج، من فيلم ميگرفتم و امروز اينجا پخش ميکردم برايتان خوب بود؟ اتفاقاً خوب شد شما که مرتب ميگوييد، بگم بگم در کشور راه انداختيد، امروز اين فيلم را پخش کرديد که مردم شخصيت شما را بهتر بشناسند."
در پايان سخنان علي لاريجاني، محمود احمدينژاد بار ديگر تقاضاي زمان براي پاسخگويي ميکند. اما علي لاريجاني به او اجازه نميدهد و رئيسجمهور در اعتراض مجلس را ترک ميکند.
فضاي سياسي کشور در روزهاي بعد به شدت در شوک اين اتفاق قرار ميگيرد.
چند روز بعد رهبر معظم انقلاب در سخناني، با انتقاد صريح از عملکرد احمدينژاد، اقدام وي را خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق ميخوانند.
آيتالله خامنهاي در ادامه، دفاع رييس مجلس از خود را نيز "قدري زيادهروي" توصيف ميکنند.
در پي اين هشدار رهبر معظم انقلاب، رييس مجلس در نامهاي صراحتا از مقام معظم رهبري و مردم "عذرخواهي" ميکند.
احمدينژاد نيز چند روز بعد در نامهاي خطاب به رهبري از "ارادتش به رهبري" سخن ميگويد.
? . مشايي يعني احمدينژاد و احمدينژاد يعني مشايي
آخرين روز ثبتنام انتخابات رياستجمهوري است. از ماهها قبل شايعه شده است که مشايي قرار است در انتخابات ثبتنام کند. اما عقربههاي ساعت لحظه به لحظه به پايان زمان ثبتنام نزديک ميشود و هنوز خبري نيست.
?? دقيقه بيشتر به ساعت ?? نمانده است که دو چهره خبرساز انتخابات اين دوره، با هم و از دو سوي مخالف وارد ستاد انتخابات کشور ميشوند تا ثبت نام کنند. هاشمي رفسنجاني پا به ستاد انتخابات ميگذارد و تنها چند ثانيه بعد مشايي نيز در حالي که احمدينژاد نيز وي را همراهي ميکند، در ميان بهت و حيرت خبرنگاران داخلي و خارجي به ساختمان وزارت کشور قدم ميگذارد.
، پشت تريبون مخصوص کانديداهاي رياست جمهوري رفت، در کنار رحيم مشايي ايستاد و بعد در قامت يک حامي تمام عيار از کانديداي مورد حمايتش
ابتدا همه فکر ميکنند که احمدينژاد براي بازديد از روند ثبتنامها و بازديد از ستاد انتخابات کشور به ميدان فاطمي آمده است، اما احمدي نژاد به اين همراهي بسنده نميکند و پس از بلندکردن دست رحيم مشايي در مقابل دوربين ها با حمايت صريح از کانديداتوري مشايي، تاکيد ميکند که "احمدينژاد يعني مشايي و مشايي يعني احمدينژاد."
وي در واکنش به انتقاد حاضران که معتقدند رييسجمهور نبايد له يا عليه کانديداي خاص در انتخابات موضعگيري کند، پاسخي ميدهد که بيشک تنها از خود احمدينژاد برميآيد: "امروز بعد از ? سال مرخصي گرفتهام"
احمدينژاد اين را هم اضافه ميکند که ?? هزار صلوات و ? روز روزه نذر کرده است تا بتواند امروز به وزارت کشور بيايد.
همراهي اين چنيني يک رئيسجمهور با يک نامزدهاي انتخاباتي در تاريخ جمهوري اسلامي بيسابقه است.
کدخدايي، سخنگوي شوراي نگهبان در گفتوگويي با خبرگزاري تسنيم تاکيد ميکند که اين کار احمدينژاد "عنوان مجرمانه" دارد و شوراي نگهبان موضوع را به قوه قضاييه ارجاع داده است. نمايندگان مجلس نيز اقدام احمدينژاد را مجرمانه ميدانند و حتي سخن از بررسي عدم کفايت رييسجمهور به ميان ميآيد.
چند روز بعد، شوراي نگهبان در اقدامي قابل پيشبيني صلاحيت مشايي را احراز نميکند و بدين ترتيب، پرونده همه "زندهباد بهارها" و پرچمگردانيها بسته ميشود.
اما آيا قطار حاشيهسازيهاي اين دولت به ايستگاه پاياني رسيدهاست؟ يک هفته بيشتر به پايان دوران احمدينژاد نمانده است، ولي پاسخ اين سوال را هيچکس جز خود وي نميداند.
منبع:تسنيم